بنال بلبل اگر با منت سر یاریست

که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست

 

در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست

چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست

 

بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق

که مست جام غروریم و نام هشیاریست

 

خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست

که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست

 

لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد

که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست

 

جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال

هزار نکته در این کار و بار دلداریست

 

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند

قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست

 

بر آستان تو مشکل توان رسید آری

عروج بر فلک سروری به دشواریست

 

سحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم

زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست

 

دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ

که رستگاری جاوید در کم آزاریست

 

فال حافظ یلدامون :)

 

- بمونه به یادگار که یلدای ۱۴۰۰، من کشیک بیمارستان قلب مدنی بودم. و چقدر مریض کم بود! انقدر که مردم مشغول هستند، دیگه وقتی نداشتند که الکی به اورژانس مراجعه کنند! 

 

قلب تموم شد، با همه‌ی غر زدن‌های طول دوره، اما به نظرم خوب و لذت‌بخش و مفید بود برام! دلم نمی‌خواد تموم بشه، اما شد. از عملکردم ۱۰۰ درصد راضی نیستم، ولی تا حد خوبی خوشحالم!