عیانِ دل

حرف‌های عیانِ دل

۴۱ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

دودو!

عروس هلندی‌امون با من دوسته، میشینه رو شونه‌ام. رفته بودم چایی دم کنم، شعله‌ی زیر سماور روگازی هم روشن بود. نشست رو اجاق گاز، چرخید، دمش آتیش گرفت! مُــــــــرددممم!  مُــــــــــــــــرررددددممممممم! خودش یهو جیغ زد پرواز کرد خاموش شد! اما من مرده شدم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تصورها

اینکه دوباره حساس شدم و اشتباهات کوچک حتا لفظی و کلامی درگیرم می‌کنند که چرا این لغت رو وسط جمله اشتباه به کار بردم، چرا اونموقع این کار رو کردم، چرا اینگونه گفتم، چرا آنگونه کردم فقط مایه‌ی عذابمه و علامتی از فعال شدن اضطراب و وسواس!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

109

▫️▫️توانِ توبه‌کردن

 

تا به حال به تجربۀ توبه‌کردن و به مفهومِ توبه در ادیان فکر کرده‌اید؟ توبه یعنی لازم نیست بارِ گناهت را برای همیشه بر دوش بکشی و در دل هر تجربۀ تازه‌ای احساس بد بودن کنی. توبه یعنی می‌توانی از جایی از مسیر، وقتی از کاری دست کشیدی، نگاه دیگری به خودت داشته باشی، خودت را لایق چیزهای متفاوتی ببینی و دوباره از نو آغاز کنی. توبه یعنی بازخریدِ خود برای ادامه دادن. توبه به فرد امکان می‌دهد در بندِ یک منِ خاص باقی نماند و من‌های متفاوتی را زندگی کند. توبه، نوعی پایان است؛ پایانی که به فرد فرصتِ امیدواری می‌دهد. در توبه‌کردن، تعهّدی می‌دهیم و این تعهد، باری را از روی دوشمان بر می‌دارد. تعهّد می‌دهیم که راه پیشین را نرویم و آن‌گاه، فرصتِ زمین گذاشتنِ احساس گناه را پیدا می‌کنیم. 

 

مفهومِ توبه، مفهوم کوچک و کم اهمیتی در حاشیه ادیان نیست. توبه مفهومی محوری است. ادیان می‌پذیرند که آدم‌ها ناگزیرند از گناه (احساس گناه). آن‌ها می‌پذیرند که هیچ کس نمی‌تواند همیشه خوب باشد یا خودش را خوب بداند. آن‌ها باور دارند که انسان نیاز به فرصتی برای کنار گذاشتن و متفاوت بودن دارد. پس باید راهی یافت برای بازیابی خود و ساختنِ دوباره. اینگونه است که مفهومِ توبه به میان می‌آید. توبه، گاهی با اعتراف و با همراهی کسی (کشیش، روان‌درمانگر یا دوست) تسهیل می‌شود و فرد با بازخریدِ خود از گناهان، رمقی تازه پیدا می‌کند. گاهی امّا توبه، تجربه‌ای تک‌نفره است و فرد باید خود به تنهایی از پسِ آن بر بیاید؛ کاری که همیشه آسان نیست.

 

توبه‌کردن (به معنایی که گفتم) نقش بسیار مهمی در حیاتِ روانی و معنوی ما (چه دیندارانه و چه غیردیندارانه) دارد و خوب است از خودمان بپرسیم از چه چیزهایی و چگونه می‌توان/باید توبه کرد. ما به توان و مهارتِ توبه‌کردن نیاز داریم. در غیر این صورت، بار احساس گناه زمین‌گیرمان می‌کند و فرصت‌ بودن‌های متفاوت را از ما می‌گیرد.

 

#محمود_مقدسی 

@TheWorldasISee

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خونه

وقتی میام خونه احساس می‌کنم زندگی واقعی‌تر می‌شه. و میشه زندگی رو از نزدیک، و نه از پشت عایق سربی ظواهر دید. 

نمی‌دانم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

فوتی بیمارستان اطفال

- یکی از بیماران بخش PICU (آی‌سی‌یو اطفال) فوت کرده بود. نمی‌دونم چه کیسی بوده و چرا؛ ولی مادرش هر کی با روپوش سفید می‌دید شروع می‌کرد به نفرین و توهین با صدای بلند و گریه: هیچ‌کدوم دکتر نیستید، فقط اومدید لاس بزنید.

فاطمه می‌گفت که کار مادر غیرمنطقی ه، جلوی در این بیمارستان نوشته‌اند که آموزشی؛ وقتی آورده این‌جا باید بدونه ممکنه خطای پزشکی هم باشه! 

- یادمه یکی از کشیک‌های شب تو اورژانس امام رضا، تو بخش حاد ۲ که خیلی خیلی شلوغه، منشی برای سه چهار نفر یکی دو تا آزمایشات رو ناقص/اشتباه نوشته بوده. این برای بیمار یعنی ۲-۳ ساعت انتظار و تلافی بیشتر در بیمارستان. اون شب که با خودم داشتم می‌گفتم «چه منشی سهل‌انگاری» که یهو حواسم به لود بالای مریض‌ها رفت. تو اون کشیک حداقل ۵۰ بیمار اومده بودند حاد ۲، برای هر مریض هم میانگین ۷ پارامتر آزمایشگاهی/رادیولوژیک درخواست می‌شد. یعنی منشی ۳۵۰ پارامتر رو وارد سیستم کرده بوده که از این تعداد ۵ تاش اشتباه/ناقص بوده اند؛ یعنی یک هفتادم. یعنی حدود ۱.۴ درصد خطا. در یک سیستم ۹۸.۵ درصد عملکرد خوب بوده! که فوق‌العاده هست! اما برای بیماری که خطا داشته چی؟ اگه فرض کنیم هر بیمار فقط یک خطا رو تجربه کرده، میانگین میشد یک‌هفتم خطا! یعنی ۱۴ درصد خطا که آمار خوبی نیست براش! و بدتر اون متوجه نیست چه پارامترهایی براش رد شده، فقط می‌دونه یک بار خون‌گیری شده و اشتباه رد شدن یک پارامتر براش به معنی اشتباه رد شدن کل خونگیری تفسیر می‌شه و اگه درخواست رادیولوژیک نداشته باشه می‌تونه صد درصد خطا «درک کنه» این یه اشتباه کوچک رو!

- با فاطمه سر این بیمار صحبت می‌کردیم که من این محاسبات بالا رو بهش گفتم. در ۱۳.۵ روزی که ما اینجا بودیم هر روز تا ۴۰ بستری داشته‌ایم؛ (۱۵-۴۰) که میانگین ۲۰ می‌شه در نظر گرفت. حداقل ۳۰ نفر هم سرپایی تو اورژانس درمان و ترخیص شده‌اند. در این مدت فقط یک فوتی (به فرض اینکه این فوتی هم قطعاً خطا بوده) داشتیم و یک مورد هم تزریق اشتباه خون (که خانواده مریض نمی‌دونستند و فقط ما می‌دونیم!) آمار خیلی خوبی ه برای یه بیمارستان آموزشی، اما برای مادر کودکی که فوت شده این آمار چطوریه؟ یک بچه داشته و اولین بار به این بیمارستان مراجعه کرده و بچه‌اش فوت شده: صد درصد فوتی! ... 

- تنها می‌شه درکشون کرد و کمتر آزرده شد. و البته کارها رو درست انجام داد که به خاطر مشکلات legal دردسر برات ایجاد نشه! 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

دانش

 با ترمز بریده که داشتم با سرعت تمام می‌رفتم، یهو خوردم به یه مانع؛ ایستادم. گفتم حالا که من این همه با ترمز بریده اومدم و آب از سرم گذشته؛ برم؟ اما اون مانع کمی باعث تعلل و فکرم شد. تا اونجا با ترمز بریده اومده بودم، اما چرا مسیرم رو تغییر نمی‌دادم به سمت مقصد درست؟ درسته اشتباه و تند اومده بودم و خیلی هم اشتباه و تند اومده بودم، حالا که فهمیدم اشتباه بوده چرا برنگردم سمت مقصد درست؟ نگران چی بودم و هستم؟ آیا رضایت و قضاوت خودم در آخر ملاک نخواهد بود بر رضایت از عملکردم؟ سخته واقعاً. خیلی سخته. ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تبلیغات

بخش خون، درمانگاه‌های تخصصی کودکان و نیز درمانگاه و اورژانس خون در یک ساختمان جداگانه هستند و به ترتیب طبقه سوم تا زیرزمین محسوب میشن. دیروز از بخش خون (طبقه سوم) می‌اومدم پایین تو طبقه دوم (درمانگاه) یه پسر حدود ۱۲-۱۱ ساله رو دیدم. طبق معمول می‌خواستم با چشمانم بهش لبخند بزنم و (ضمن رد شدن از راهرو) نگاه میکردم بهش که دیدم ایستاد و نگاه کرد بهم (حالتی شبیه ترس). ماسک و کلاه هم داشت و‌ فقط چشمهاش دیده می‌شدن. از حالت چشم‌هاش متوجه شدم که کیس سندرم داون ه. بعد یه جوری به نظرم گوگولی و دوست‌داشتنی‌تر به نظر رسید! یهو یه جوری شدم که چرا اگه این یه بچه سالم بود در این حد نسبت بهش حس دوست داشتن بیشتر نداشتم و گوگولی‌تر به نظرم نمی‌رسید؟ که دیدم ناخودآگاه به خاطر تبلیغاتی ه درباره‌ی گوگولی بودن سندرم داونی‌ها هست! خیلی عجیب بود و از اثرات تبلیغات ترسیدم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

کشیک اورژانس

صبح رفتم با دکتر علای عزیز صحبت کردم که اگه امکانش باشه به عنوان اینترن کشیک بیام و اورژانس بایستم تا مسلط بشم. ایشون هم موافقت کردند و گفتند که در کشیک‌های ایشون حاضر باشم. 🤩 

تو همین دی ماه باید برم اتاق عمل و اینتوباسیون رو هم کار کنم! نمی‌دونم با کدوم استاد حرف بزنم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

افسردگی دروغگو است

بدون افسردگی، دنیا و مسائل برای من طور دیگه معنا پیدا می‌کنند و دارم کارها رو طور دیگه می‌بینم. و من به همه‌ی افکارم و احساساتم از سال ۹۱ تا مهر امسال مشکوکم! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گذشته

کارهایی که آدم در گذشته کرده، خطاها، اشتباهاتش، و ...، واقعاً زنجیر خیلی ضخیمی می‌شن برای تغییر یا برگشتن! ولی خب، علتشم اینه که از جاج بقیه نگرانی.

نمی‌دانم.

 

~ حسرت‌های شبانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰