عیانِ دل

حرف‌های عیانِ دل

کادر پرستاری | کشیک ۳۱ شهریور

داشتن کادر پرستاری که سرپرستارش باوجدان ه نعمت بزرگی ه. خیلی بهتر از کادری که می‌گن اهمیت ندید، بذارید برن!

 

اولین حقوقم رو ریختند :) کم ولی اولین!

 

من در کشیک‌های ۳۰ ساعته اینترنی انقدری خسته نمی‌شدم که الان خسته می‌شم! حتا ضمن کشیک یا بعدش مغزم نمی‌تونه یادگیری داشته باشه! مطالعه رو ریجکت می‌کنه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کیس های مهم کشیک | ۲۸ شهریور ۱۴۰۲

بیماری‌های تنفسی ویروسی: خیلی هم مقابل تجویز آنتی‌بیوتیک و کورتیکواستروئید مقاومت نکنم

فشارخون بالا + اپیستاکسی دو طرفه

افت هوشیاری: مردمک‌ها، مسمومیت‌ها

شکستگی استابولوم: از CT-SCAN بیشتر استفاده کنم

تصادف و ساییدگی دست و پا: قرص آنتی‌بیوتیک یادم نره.

فالینگ از ارتفاع / اطفال: علایم هد تروما رو مرور کنم. علایم رو نادیده نگیرم و یا کم‌اهمیت ندونم. به مادر/ بیمار گوش کنم

درد شکم RLQ: 

استفراغ و بی‌حالی: از هر مریض بی‌حال علایم حیاتی چک کنم حتما، حتا اگه نرس بگه چیزیش نیست! حتا اگه به نظر بیمار خوشحال باشه، به آژیته بودن همراه بیمار توجه کنم، اون بیشتر وضعیت بیمار رو پایش می‌کنه!

پای دیابتی: معاینات رو فراموش نکنم، همیشه قبل مشاوره معاینات رو تکمیل کنم. 

- از اهمیت علایم حیاتی غافل نشم.

- عفونت بافت نرم، کلا بیماری‌های عفونی :‌))

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به بیمار گوش بده - ۲

- هد تروما کودک/ فالینگ از ارتفاع/ بی‌قراری

 

برای بار چندم بهم ثابت شده که باید به مریض گوش بدم و به حرفش  اهمیت بدم. بیمار تصادفی دیروز که می‌گفت درد پا داره و نمیتونه حرکت کنه، علارغم اوکی ارتوپدی و فشار سوپروایزر برای ترخیص، شکستگی از آب در اومد. یا اون کودک ۱۹ ماهه که از ارتفاع بلند افتاده بود و بی‌قرار بود و مامانش اصرار داشت که حالش خوب نیست. خوشحالم که بستری شد و مشاوره نوروسرجری گرفتم. الان دارم می‌خونم و می‌بینم چقدر به توجه نیاز داشته علایمش .. باید شلوغی اورژانس و نگرانی خانواده‌ها و پرسش‌های مکررشون باعث نشه که در اپروچم کوتاهی کنم یا از سرم وا کنم. به بیمار گوش بدم. باید تمرین کنم که به بیمار گوش بدم.حتا اگه جو غالب خلاف این باشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

به مریض گوش بده

در چند کشیک گذشته مهم‌ترین چیزی که فهمیدم همین بود که باید به بیمار گوش بدم. بیمارها خیلی اوقات خودشون بهتون hint می‌دن که درمان و تشخیصش چیه. حتا وقتی که اورینته نیستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بیمارستان عمومی Vs. بیمارستان فوق‌تخصصی

جدی ولی خیلی عجیب ه که من تو تبریز و در بیمارستان‌های فوق‌تخصصیش کیس‌های پیچیده دیدم ولی تا آخر دوره کهیر ندیده بودم و فقط خونده بودم درحالی که الان در یک هفته‌ی گذشته ۴ مورد کهیر دیدم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اورثینک پست‌کشیک

شب گذشته کشیک بودم، مثل ۵ شب قبلش که متوالی کشیک بودم. و امشب کشیک نیستم و اورثینک کشیک نمی‌ذاره بخوابم. 

- برای اون خانوم آزمایش آزاد ثبت شد، اصلاً علت خارش جنرالیزه در سالخوردگان چیه؟ معمولاً کلستاز در زمینه کنسرت و..، کاش صبحش بدن یک پزشک دیگه ثبت کنه براشون

- اون بچه با شکم درد اومده بود چرا ازش یدونه قند خون نخواستم؟ نباید درمان علامتی می‌دادم، حتا اگه گریه می‌کرد. 

- اون خانومه با شکایت کیست بارتولین، آمپول تزریقی ندادم بهش. خوب میشه یعنی؟

- برای عفونت محل برش سزارین جز قرص باید پنی‌سیلین هم می‌دادم ؟ 

 

من در مدیریت بیماران اورژانسی مهارت نسبی دارم، چون در تبریز و در بیمارستان‌های فوق تخصصی ش زیاد تلاش کردم، ولی درمانگاه نبودم تا به حال، بهمون مداوای سرماخوردگی ساده رو یاد ندادند .. آه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تصمیم به بازگشت

بعد از مدت‌ها تصمیم گرفته‌ام بنویسم و نوشتن را در روزمرگی‌هایم به عادت تبدیل کنم.

از وقتی از پشت لپ‌تاپ برخاسته‌ام، از اوایل سال 1400، دیگر نه نوشته‌ام و نه توانی برای نوشتن در خودم احساس کرده بودم. گمان می‌کردم آدمی گنگ شده‌ام. ولی اینبار تلاش خواهم کرد دوباره پشت لپ‌تاپ بنشینم و بنویسم.

 

اگر خدا بخواهد در همین ماه پیش رو طبابتم را آغاز خواهم کرد. و با توجه به ترجیحی که دارم احتمالاً پزشک اورژانس بشوم. دوست دارم روزمرگی‌هایم را بنویسم و نمیدانم وبلاگ جدیدی برای مطالب پزشکی‌ام باز کنم یا در وبلاگ خودم ادامه بدهم ..نظر شما چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرح

هنوز چند روزی تا اتمام بیمارستان و دفاع فاصله دارم، ولی استرس نخونده‌ها و مباحثی که بلد نیستم از الان درگیرم کرده. دوست دارم برای طرح برم اورژانس. می‌خوام طبابت کنم. ولی احساس می‌کنم خوب بلد نیستم! امیدوارم بتونم و بتونم. بعداً میام و می‌گم نتیجه‌ چی شد و اوضاع چطوری ه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کاش

کاش من هم زیبایی داشتم. کاش سرشت من هم انسان آرام و متین و خوش‌اخلاقی بود. کاش من هم رفتارم جذابیت داشت. کاش من هم همون‌طور که به بقیه مهرورزی می‌کنم محبت دریافت می‌کردم!

کاش به دنیا نیومده بودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

معمولی بودن ناراحت‌کننده است دوستان

کاش تو المپیاد پیارسال مدال می‌آوردم که حسرت به دل نمونم.. 

معمولی بودن خیلی بده. مخصوصاً وقتی از بچگی فکر می‌کردی معمولی نیستی. چشمت رو باز می‌کنی، می‌بینی نه انقدری درس بلدی، نه انقدری تونستی دست‌آورد علمی داشته باشی، نه انقدری مهارت داری، نه استعداد زبان داری، نه استعداد دخترانگی، و نه چیز دیگه.. تا اینجا هم به ضرب و زور خانواده رسیدی! معمولی بودن واقعاً بده، ناراحت‌کننده‌ست، معمولی بودن اندوهگین‌کننده ست. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰