عیانِ دل

حرف‌های عیانِ دل

۲ مطلب با موضوع «روان‌شناسی» ثبت شده است

نظم و ثبات‌قدم

آخرین دوره‌ای که نظم داشتم سوم دبیرستان بود. بعدش در دوره‌ی پیش‌دانشگاهی هیچ نظم و برنامه‌ای در زندگی‌م نبود، اون سال حس لذت هیچ‌کاری نکردن و تن‌پروری زیر زبانم مزه کرد، سال‌های بعد تا الان هم همین بودم و هستم. اما همیشه حس بی‌کفایت بودن رو دارم. حس ضعیف بودن. حس بی‌ثمر بودن، به هیچ‌چیزی نرسیدن .. درحالی که قبلاً قوی بودم ، نظم داشتم، و تن‌پروری نمی‌کردم. 

چند روز پیش در استوری روان‌درمانگر عزیزم، خانم دکتر عطارد دیدم نوشته [مضمونا] «پشتکار و نظم هم درد داره، اما دردش با گذر زمان کم میشه، اما هیچ‌کاری نکردن می‌شه پشیمانی که با گذر زمان دردش بیشتر می‌شه.» تلنگر بود برام. خیلی خیلی حرف مهم و یادآوری به جایی بود ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

طرحواره‌درمانی: طرد اجتماعی

طرحواره‌ی طرد اجتماعی همان مشکلی است که از کودکی به همراهم دارم. طرحواره‌ای که به ضعف و سوسول‌ بودن کودکی‌ام در اوایل تولدم و بعد استعداد کلامی‌ام در دوران پیش‌دبستانی برمی‌گردد. مذهبی بودن (و بدبین بودن) خانواده‌ام، موقعیت مالی متفاوت خانواده‌ام در بین فامیل و در بین همسایه‌ها و طبیعتاً در دبستان، و بعد در راهنمایی و دبیرستان (که به همراه داشتم)، تربیت مذهبی و مهدقرآنی من از کودکی، و هزاار عامل دیگه که همگی باعث شکل‌گیری این طرحواره در من شده‌اند و من برای جبران این طرحواره چه کارهای افراطی و شکننده‌ای کردم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰