یکی از گربههامون رو که خیلی شیطون هم بود، دیروز تو خونه ندیدم. مامان گفت آسیب دیده و چندتا فرضیهی احتمالی داد. این گربهامون اینطوری بود که مثلاً موقع غذا خوردن ما، میاومد با پنچههاش از در آویزون میشد و داخل خونه رو از پشت شیشه نگاه میکرد که ببینه چطور دلمون میاد ما غذا بخوریم اونا بیرون منتظر باشن..شدیدا بغلی،.. از دیروز ظهر که رسیدم، همین یه ربع پیش دیدم بالأخره اومده حیاط.. چهرهاش داغون شده.. اثرات خونریزی از جفت سوراخهای بینیاش مشهوده، یک چشمش متورم و آسیبدیده هست، نمیتونه نفس بکشه، صدای نفس نفس زدن همراه با استریدورش هست که یعنی ناحیه حنجرهاش (گلو) هم آسیب دیده.. غذا اونجا مونده تو حیاط و نمیتونه بخوره.. شیر بردم براش، چند تا لیس زد ولی عین همهاش رو بالا آورد! در واقع کلاً به معدهاش نرسیده بود.. و بدتر اینکه مردمگریز شده و میترسه، حتا از من ....
فرضیهی محتملتر به نظرم اینه که یکی با لگد محکم کوبیده رو سر و صورتش.. مخصوصاً که پاپیچ میشد.. بابا هم همینو محتملتر میدونه.. و حتا میتونم حدس بزنم کار کی میتونه باشه.. و خب، نمیتونم بفهمم یه آدم چرا اینقدر میتونه خودش رو مالک عالم بدونه که به خودش اجازه بده یه گربه رو پست بدونه .. خیلی ناراحتم. و حتا نمیدونم الان که داره اینطور عذاب و رنج تحمل میکنه، بالأخره زنده میمونه یا نه .. :(