بمونه به یادگار از روز شنبه، ۲۵ دی ماه که در کشیک دکتر علای عزیز و دوست‌داشتنی (اورژانس) رفتم لارنگوسکوپ گرفتم دستم و مریض رو اینتوبه کردم! 

هرچند مریض دوم رو نتونستم اینتوبه کنم و باز بهم یادآوری شد که تو پزشکی نباید به فکر منافع کوتاه‌مدت مریض باشم و جنتل برخورد کنم! بلکه باید کاملاً coarse باشم که کار رو انجام بدم و مریض از منافع بلندمدت بهره‌مند بشه حتا اگه اولش دردش بگیره! این یک اصلی ه که همیشه بعد از هر پروسیجر موفق و ناموفق شخصاً تجربه‌اش کرده‌ام! 

- رگ‌گیری از خانوم با رگ ناخوب هم امروز انجام شد! درسته اولیش نبود، ولی برای من حس خوبی داره! ^_^

 

* دانشجوی پزشکی چیست؟ شخصی که از انجام موفق کارها و پروسیجرهایی که کارشناسی‌های سایر رشته‌ها -با توجه به تخصص و رشته‌اشون- به طور روتین انجام می‌دن، بال درمیاره! :))

* حتا از اینکه مردمکی که رفلکس نوری مختل داره دیده‌ام هم خوشحالم! یا از گرافی که دیسک مزمن گردن رو از حادثه حاد افتراق می‌ده! 

* تنکس گاد!