بخش خون، درمانگاههای تخصصی کودکان و نیز درمانگاه و اورژانس خون در یک ساختمان جداگانه هستند و به ترتیب طبقه سوم تا زیرزمین محسوب میشن. دیروز از بخش خون (طبقه سوم) میاومدم پایین تو طبقه دوم (درمانگاه) یه پسر حدود ۱۲-۱۱ ساله رو دیدم. طبق معمول میخواستم با چشمانم بهش لبخند بزنم و (ضمن رد شدن از راهرو) نگاه میکردم بهش که دیدم ایستاد و نگاه کرد بهم (حالتی شبیه ترس). ماسک و کلاه هم داشت و فقط چشمهاش دیده میشدن. از حالت چشمهاش متوجه شدم که کیس سندرم داون ه. بعد یه جوری به نظرم گوگولی و دوستداشتنیتر به نظر رسید! یهو یه جوری شدم که چرا اگه این یه بچه سالم بود در این حد نسبت بهش حس دوست داشتن بیشتر نداشتم و گوگولیتر به نظرم نمیرسید؟ که دیدم ناخودآگاه به خاطر تبلیغاتی ه دربارهی گوگولی بودن سندرم داونیها هست! خیلی عجیب بود و از اثرات تبلیغات ترسیدم.