وقتی میفهمم یک بیمار -مخصوصاً وقتی جوان هست و یا کودک ه- مبتلا به سرطان هست دست و پام رو گم میکنم و واقعاً نمیدونم چطور برخورد کنم که حس بدی منتقل نشه به بیمار! و همین گم کردن دست و پا و مکث و حالت چهرهی نگرانم کاملاً اون حس بد رو منتقل میکنه به بیمار! حتا نمیدونم باید عادی و طبیعی برخورد کنم و یا حس همدلی رو بهش برسونم! وقتی که بیمار End Stage هست اوضاع وخیمتر هم میشه.
- من که میدونم چرا این دو هفته رو میخوام زودتر تموم بشه. .. و چرا نوت نمینویسم..