طرحوارهی طرد اجتماعی همان مشکلی است که از کودکی به همراهم دارم. طرحوارهای که به ضعف و سوسول بودن کودکیام در اوایل تولدم و بعد استعداد کلامیام در دوران پیشدبستانی برمیگردد. مذهبی بودن (و بدبین بودن) خانوادهام، موقعیت مالی متفاوت خانوادهام در بین فامیل و در بین همسایهها و طبیعتاً در دبستان، و بعد در راهنمایی و دبیرستان (که به همراه داشتم)، تربیت مذهبی و مهدقرآنی من از کودکی، و هزاار عامل دیگه که همگی باعث شکلگیری این طرحواره در من شدهاند و من برای جبران این طرحواره چه کارهای افراطی و شکنندهای کردم!